بيشتر رنگ هاي نخستين ي شيميايي بهترين قاليشويي در مشهد درين دسته طبقه بندي ميگردند . اين خصوصي رنگ ها در مقابل نوروروشنايي و آبا به هيچ عنوان ثبوتي ندارند . امروزه فرش هاي رنگ پريده اي كه در طي پيدايش اين رنگ ها بافته گرديده ااند چشم ميشوند كه فاقد زيبايي عا و شكوه فرش هاي سابق بوده و قيمت احتمالي آنان صرفا به جهت عمر آنان ميباشد . رنگ هاي قليايي درين مجموعه مي باشند و واضح ميباشد اثر مصرف آن ها بايستي پرهيز خواهد شد از ساير عيوب اين خصوصي رنگ ها اين ميباشد كه در مرور فرصت پرزها در سطح فرش به رنگ خاكستري در ميآيند در حالي كه بخش انتهايي و بن پرزها نسبتاً رنگ اول ي خويش را مراقبت مي نمايند . با كل اين عيب ها هنوز هم متاسفانه به نظر ارزاني و شفافيت و كاربرد راحت آن ها بعضي از رنگرزان بي اگاهي ، در رنگرزي الياف خويش ، به ويژه در فام هاي فيروزه آبيرنگ و نارنجي رنگ ، از اين رنگ ها به كارگيري مي نمايند .رنگ هاي نصفه اثبات
اين رنگ ها در مقايسه با رنگ هاي محرمانه اوليه الواني با ثبوت بسيار بيشتري ميباشند و در اثر مرور فرصت در جوار با نور و روشنايي نيز تا حدودي رنگ ملايم به خويش گرفته و به اصطلاح فني پخته ميشوند . خوشبختانه بيشترين تعداد از رنگ هاي شيميايي دراين دسته قرار داراهستند .رنگ هاي اثبات :
رنگ هايي مي باشند كه ثبات آنها مستمر ميباشد و الياف رنگ گرديده با آن ها در مقابل و با شست و شو تغييرو تحول رنگ نمي دهند . عيب تبارك اين رنگ ها اين ميباشد كه در اثر مرور فرصت موقعيت خامي خويش را از دست نداده و مايه ي قابل انعطاف و ملايم به خويش نمي گيرند و به اصطلاح جا افتاده نميشوند (مانند رنگ هاي كرومي ) اين خصوصي رنگ ها زيرا با دندانه ي بيكرومات پتاسيم به فعاليت ميروند بدين ناميده مي گردند . رنگ هاي گرومي در آخرها قرن نوزدهم شناخته گرديده اند البته بيشتر مصرف خويش را بعداز نزاع جهاني دوم در رنگرزي پيدا كرده اند و امروزه به واحد سنجش فراواني در رنگرزي الياف قالي هاي اهل ايران مصرف مي گردند .دو رنگي ناگهاني :
هرگاه در متن و كناره ي فرش يك تغيير و تحول ناگهاني رنگ چشم گردد به اصطلاح به آن ((ابرش)) ميگويند . اين كيفيت كه گاه ممكن ميباشد قشنگ و دلپسند هم باشند ممكن ميباشد در سطح معيني از فرش امتداد پيدا كرده و آنگاه جدا خواهد شد . برهان بروز اين شرايط ، تغييرات زمان جوش كلاف ها و يا اين كه كم و بيش شدن مواد رنگي و دندانه هاي مصرفي در موقع رنگرزي ميباشد . يكي از ديگر از علل بروز كيفيت دو رنگي عدم خواص يكنواختي در رنگ پذيري پشم ميباشد . درصورتي كه پشم بهتر شسته گرديده و جور و يكپارچه خواهد شد خواص رنگ پذيري آن يكنواخت گردد و به همين برهان برخي ها عقيده داراهستند كه به مكان رنگ آميزي كلاف خامه عالي ميباشد پشم رنگ خواهد شد كه دراينصورت پشم رنگ گرديده در مرحله ي حلاجي يكنواخت ميگردد . كيفيت دو رنگي بيشتر در مركز ها بافت عشاير و روستايي كه به انگيزه كمبود سرمايه كلاف هاي پشم را در دفعات متفاوت خريداري مي نمايند به وجود ميآيد . و در كارگاههاي بلندمرتبه قالي كه كلاف هاي رنگ گرديده را كه مدام به مقدار كافي در دست داراهستند كمتر ديده ميشود .كهنه نما نمودن فرش :
پشم هاي فرش با سپري شد مجال و در اثر اصطكاك با دست اندركاران فرنگي و يا اين كه به اصطلاح ((پا ميل كردن)) فلس هاي خويش را از دست داده كهنه نما و روشن مي گردند . براي كهنه نما نمودن فرش و براي آنكه قالي ها نقاشي كردن نپخته و زننده ي خويش را از دست بدهند از دير مجال در كشورايران مرسوم بوده ميباشد كه فرش ها را در كوچه بازار در ذيل پاي عابرين قرار داده و يا اين كه در آفتاب پهن كرده و با آب و چوبك و خاكستر كه خواص قليايي داراهستند آن ها را شست و شو مي دادند . همين كار را نيز مي اقتدار با يك ماده ي شيميايي به اسم هيپو كلريت كلسيم كه اسم تجاري آن بهره و يا اين كه پودر سپيد گري ميباشد جاري ساختن اعطا كرد چه پشم در جوار املاح كلر فلس هاي خويش را از دست داده و صيقلي ميگردد . اين كار را اصطلاحا كلرينه كردن پشم و يا اين كه دواشور نمودن مي نامند . فعاليت دواشور نمودن بيشتر دربارهي فرش هاي صادراتي معمول ميباشد و تاجران فرش براي آنكه اصالت و عمر بيشتري به فرش هاي خويش بدهند آنها را دواشور كرده و آنگاه صادر مي كنند .اما با طريق هاي تازه آزمايشگاهي مي قدرت نوع رنگ هاي به فعاليت رفته و همينطور عمر الياف فرش را تشخيص بخشيد . به ياري همين طرز ها امروزه توانسته اند تاريخ بافت بعضي از فرش هايي را كه دراين آخرها به پيروي از شغل هاي قرن ها قبلي بافته گرديده و به خطا به آن اوقات منتسب كرده اند گزينش كرد .
سه شنبه ۰۵ بهمن ۰۰ ۱۱:۳۶ ۳۵ بازديد
رنگها در زبان آلمانی همچون سایر زبانها، نقش مهمی در بیان احساسات و توصیف اشیاء دارند. این زبان نیز مانند زبانهای دیگر دارای واژگان متعددی برای توصیف رنگهاست. به عنوان مثال، "روز" (Rot) برای قرمز، "بلو" (Blau) برای آبی، "گلب" (Gelb) برای زرد و "گرون" (Grün) برای سبز مورد استفاده قرار میگیرد. همچنین واژگان دیگری مانند "شوارتس" (Schwarz) برای سیاه، "وایس" (Weiß) برای سفید و "براون" (Braun) برای قهوهای نیز وجود دارند.
همچنین، در زبان آلمانی میتوان از این رنگها به عنوان صفتها نیز استفاده کرد. به عنوان مثال، "یک چادر قرمز" معادل "Ein roter Mantel" است. این ویژگی این زبان نشان از انعطاف پذیری و ثروت زبانی آن دارد. همچنین، در ادبیات و شعر آلمانی، رنگها برای ایجاد تصاویر زیبا و انتقال احساسات به کار میروند، و این موضوع نشان از اهمیت فرهنگی و هنری رنگها در زبان آلمانی دارد.